محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز - «کَن»، همان کلمه کوتاه دو حرفی است که این روزها، لابه لای انبوه خبرهایی که بیشتر حول اتفاقات ناخوشایند میچرخد، میتواند جریانی خلاف این ناخوشایندیها را به جریان بیندازد. کلمهای که یک فرش قرمز را در ذهن مان تداعی میکند و هنرمندانی از کشورمان را، که یک مرتبه دیگر موفق شدند روی آن قدم بگذارند و فارغ از اینکه جایزهای به دست بیاورند یا نه (که البته طعم این را هم در گذشته چشیده ایم) باعث شدند مرتبهای دیگر یک حال خوب جمعی به سراغ مان بیاید.
حال خوبی که با نام هنر و هنرنماییهای امثال اصغر فرهادی در حوزه سینما گره خورده و صدای دلنشین مرغ سحر شجریان که در فضای جشنواره طنین انداز میشود هم آن را تکمیل میکند. شاید همین مجموع احساسات افتخارآمیزی که به آدم منتقل میشود، باعث شده تا واژه «کن» بشود دستمایه اینفلوئنسری در فضای مجازی برای بالا کشیدن خود که به صرف مانور دادن روی صنعت مد و تبلیغات تمام و کمالی که برای محصولات آرایشی و زیبایی میکند، مشهور شده است.
اگر این یکی دو روز پیگیر حاشیههای داغ صفحات مجازی نبوده باشید، شاید این سؤال برایتان پیش آمده باشد که داستان کن و جایزهای که یک خانم اینفلوئنسر دریافت کرده چیست؟ ماجرا از این قرار است که یکی از اینفلوئنسرهای اینستاگرام که مدت هاست در زمینه مد فعالیت میکند، با انتشار یک پست در صفحه اینستاگرام خود از این گفت که جایزه کن را برده! او عکسی از خود منتشر کرد در حالی که یک تندیس طلایی رنگ در دست داشت و با کلی ذوق و شوق پای آن عکس نوشت: «این جانب جایزه اینفلوئنسر کن رو بردم. مرسی از همه حمایت هاتون.» پستی که با داغ بودن خبرهای جشنواره فیلم کن که این روزها همه از آن صحبت میکنند، این سؤال را برای خیلیها به وجود آورد که این داستان چه ربطی به جشنواره فیلم کن دارد؟!
انتشار این پست باعث شد بسیاری از کاربران به آن واکنش نشان بدهند و با توضیحات تکمیلی از خجالت او درآمده اند: «ربطی به فستیوال کن نداره ها.» یا «البته که جشنواره نیست و یه دورهمی برای بلاگرها.» کاربر دیگری گفت: «کاش یه اشارهای هم میکردین که مربوط به فستیوال کن نیست و فقط در شهر کن برگزار میشه و مربوط به یک مؤسسه نوپا هست که داره این دورهمی رو برگزار میکنه.» کاربر دیگری هم نوشت: «یه جوری نوشتی الان همه فکر میکنن فستیوال کن رو بردی.» شخص دیگری هم گفت: «عکسای مربوط به این گردهمایی رو دیدین؟ دست خیلیها از این تندیسا هست.» کاربر دیگری هم کمی طنز بیشتری چاشنی کار خود کرد و نوشت: «از این به بعد هر جایزه معمولی هم که بردین کنارش اسم شهر رو بنویسین تا به یه جایزه مهم تبدیل بشه.»
بسیاری به سرعت دست به دامن گوگل شدند و ته و توی این ماجرا را درآوردند. یک دورهمی خیلی معمولی مخصوص بلاگرها و اینفلوئنسرها با تعداد دنبال کننده زیاد که در شهر کن برگزار میشود و هیچ ربطی به فستیوال معتبر فیلم کن ندارد و زمینههای مختلفی مثل غذا، سفر و ... فعالیت میکند. برای حضور در آن هم هیچ شاخ غول شکستنی لازم نیست و فقط نیاز است به وبسایت مورد نظر وارد شوند و زمینه فعالیت خود را انتخاب، تعداد فالوئرها را مشخص و مبلغی را پرداخت کنند. مراسمی که از سال ۲۰۱۹ شروع به کار کرده است و نه قدمت زیادی دارد و نه هیچ ارزش هنریای.
ماجرای پست صدف و واکنشهای متفاوت کاربران به این موضوع، یک مرتبه دیگر بحث شاخهای مجازی و سوءاستفاده از مخاطبان را هم به میان کشید. موضوعی که همیشه وجود دارد و هر دفعه به یک دلیل با شدت و حدت بیشتری رخ نشان میدهد. به عنوان نمونههایی دیگر، شاید بتوان از چالشهایی نام برد که خود او مدتها پیش به راه انداخت. چالشی که یک مرتبه باید با طرح یک دروغ به خانواده و ضبط واکنش طرف مقابل در قالب یک فیلم کوتاه در آن شرکت میکردند و مرتبهای دیگر، کودکان بی اطلاعی هدف این بازی دروغ قرار میگرفتند. اتفاقی که موجی از واکنشهای منفی را هم در پی داشت و بسیاری از این گفتند که این کار، نه تنها یک چالش جذاب نیست، بلکه رسما کودک آزاری محسوب میشود.
ماجراهای این چنینی، به دلیل مورد توجه قرار گرفتن شاخهای مجازی به وسیله کاربرانی که متقاضی تماشای این قبیل رفتارها هستند، کم نبوده است. ماجراهایی که طیف وسیعی هم داشته؛ از انجام کارهای عجیب و غریب گرفته تا تولید محتواهای توهین کننده و تهییج کننده و بر پایه دروغ. نمایشهایی به غایت سخیف و بی معنا که پشت پرده آن، فقط منافع فردی شخص مورد نظر قرار گرفته است. محسن افشانی و ریحانه پارسا شاید نمونههای اخیر تن دادن به این جریان باشند. پویان مختاری که یکی دیگر از شاخهای مجازی بود و کاربران بسیاری را مستقیم هدف دروغهای خود و وسیله پول به جیب زدن کرده بود نمونهای دیگر است که یک روز از جدایی از نامزد خود گفت و بعد از مدتی بازارگرمی و جمع آوری دنبال کننده بیشتر، دروغ هایش را برملا کرد. حالا سؤال اینجاست که اصلا چرا باید چنین اتفاقاتی رخ بدهد؟ آیا دلیل آن سوءاستفاده از ناآگاهی مخاطبان و دنبال کنندههای شان نیست؟